مشخصات فایل:
تحقیق تعريفي جامع و مانع از تمثيل و بين تمثيلي
قالب بندی: فایل word و قابل ویرایش
تعداد صفحات: 125
بخشی از متن تحقیق:
مقدمه
در
آغاز كلمه نبود. انسان بود و اشياي پيرامونش. و انسان خواست كه بشناسد. و
براي شناختن نياز به كلمه داشت؛ به اسم. تا پيش از شناختن اشيا، پيش از
ترسيم صور اشيا در ذهن اسم اشيار را بداند. و انسان اسم گذاشت بر اشيا.(1)
اسامي
آن چه پيرامون انسان است – و البته آن چه در ذهن و فكر و روح اوست، كوشش
اوست براي شناختن. اين اسمها و كلمات، علامات و نشانههايي هستند كه به
معاني معيني دلالت ميكنند و واضح آنها انسان است. انسان بر حسب قرارداد و
به دل خواه خود، در ابتدا بر اشياي پيرامونش اسم گذاشت و اين نشانههاي
وضعي/ قراردادي شدند نامهاي واقعي اشيا. «نشانهها وسايلي مقتصدانه هستند
براي بيان معنايي كه يا حاضر است و يا قابل وارسي.»(2) انسان وقتي شيئي را
ديد، تعريفي از آن شيء بر حسب صورت ظاهر، هويت و كاركرد آن – و اگر آن شيء
مفهومي ذهني يا عقلي بود، تعريفي حاصل از ادراك آن – در ذهنش نقش بست و به
منظور آن كه از آن پس براي ناميدن آن شيء همهي معنايي را كه در ذهنش
دارد، با تمام حدود و ثغور آن به زبان نياورد، به نامگذاري آن پرداخت. و
از اين رو است كه نشانهها «همه وسايلي مقتصدانه» هستند «براي بيان تعريفي
طولاني» و «موجب صرفهجويي در اعمال ذهني».
نام اشيا را –از آن رو كه به
معنايي دلالت ميكنند – دال، و معناي نهفته در آن را – كه همان صورت ظاهر
اشيا و مجموعهي ويژگيهاي آنهاست- مدلول ميخوانيم. بنا بر تعريفي كه از
نامها و نشانهها ذكر شد، دلالت اين نشانهها بر معنا دلالتي وضعي و
قراردادي است؛ نه مبتني بر شباهت واقعي ميان دال و مدلول. هم چنيناند
علامتهاي اختصاري يا نشانههايي نظير علامات راهنمايي و رانندگي.
با
وجود قراردادي بودن رابطهي ميان دال و مدلول در نشانهها و از آن جهت كه
اشيا پيش از وضع اين نامها اسم ديگري (در ذهن انسان) نداشتند، مدلول اين
گونه اسمها معناي حقيقي آنها محسوب است و انسان به محض شنيدن يا خواندن
اين اسامي، صور اين اشيا را با همهي خصوصيات ظاهري و باطني كه از آنها
ميداند، به ذهن ميآورد؛ بدون آن كه ذهن در اين فرايند شناختن دچار تكلف و
زحمت شود. چرا كه اسمها در حكم علامتهايي هستند كه پس از وقع معنايي
ثابت، معين و همه فهم دارند.
اما اين اولين و ابتداييترين كوشش انسان
است براي نهان كردن معنا در پوشش لفظ و نشانه. كوششي كه به جز صرفهجويي و
اقتصاد در اعمال ذهني و زباني و سهولت در ايجاد ارتباط با ديگران انگيزهي
ديگري مسبب آن نيست. در عين حال اين نشانهها در حكم آينههايي هستند كه
معناي مورد نظر را به روشني و وضوح باز ميتابانند و اين معنا «واقعيتي است
حاضر و موجود، يا واقعيتي كه ميتواند حضور داشته باشد ...